برنامه­‌ی هفدهم ربیع سطح دو

موضوع کلی: خاتمیت پیامبر اکرم (ص) و دین اسلام، تعامل با دیگران و خوش اخلاقی

    • اهداف:
    1. با توجه به عدم حضور هم­زمان بچه ­ها  توصیه می­ شود قبل از شروع رسمی برنامه برای فراگیرانی که زودتر آمده ­اند کاردستی و یا رنگ­ آمیزی مرتبط با این مناسبت انجام شود.
    • شیوه اجرا – مواد لازم:
    1. پرینت رنگی (سبز) یا سیاه سفید طرح گنبد
    2. قیچی
    3. چسب
    4. در صورت نیاز مداد رنگی سبز
    • زمان : 25 دقیقه

    http://bustannoor.blogfa.com/post/384

     

    شیوه اجرای کاردستی:

    دور تا دور کار را برش می زنیم.

    قسمتهای آبی رنگ را پس از تا کردن به زیر تکه کناری می چسبانیم.

    این هم تصویر بدون رنگ از کار

     

    از این کاردستی می توان هم در رحلت پیامبر و هم در میلاد پیامبر برای کودکان استفاده کرد.

    • اهداف:
    1. توسل به قرآن برای نورانی شدن دل که عامل هدایت است.
    2. آشنایی با سوره‌ی بینه و آیه ی 40 سوره ی احزاب و معنای و تفسیر آن­ ها.
    3. اهمیت آگاهی داشتن از معانی آیات قرآنی.
    • زمان: 25-20 دقیقه

     

     

     

    سلام بچه­ ها خوبین؟ این روز خیلی خیلی عزیز رو به همتون تبریک می­گیم. ان شاالله که به هممون امروز خیلی خوش بگذره و یک روز به یاد موندنی برامون بشه. امروز سالروز ولادت آخرین پیامبر خداوند و پیامبر ما مسلموناس پس خیلی پربرکت و ارزشمنده.

    بچه­ها من گفتم آخرین پیامبر خدا، اگه موافقین بیایم قرآن رو ورق بزنیم و ببینیم که کجای قرآن در این مورد اطلاعاتی اومده و خداوند درباره­ی خاتم بودن پیامبر صحبت کرده با ما. خاتم یعنی چی؟ یعنی ختم کننده و پایان دهنده.

    خب بچه ها نمی­دونم این جا کسی هست که سوره­ی بینه رو بلد باشه یا نه، ولی ما الان با هم این سوره رو می­خونیم و پیشنهاد می­کنم که سعی کنین این سوره رو حفظ کنین و مهمتر از اون این که معنی این سوره رو باز توی خونه بخونین تا از یادتون نره.

    سوره­ی بینه یکی از سوره های جزء سی قرآن کریم هست و 8 آیه داره و توش اطلاعات مهمی درباره­ی پیامبران و مخصوصا پیامبر اکرم (ص) داده. حالا به دقت به این سوره گوش بدین و زیر لب زمزمه کنین تا روخونی این سوره همین الان براتون راحت بشه و بتونین توی خونه راحت تر روش کار کنین. (پخش قرائت و متن سوره­ی بینه)

    بسم الله الرحمن الرحیم

    لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ (1) رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفاً مُّطَهَّرَةً (2) فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ (3) وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَةُ (4) وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ (5) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُوْلَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ (6) إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ (7)‏ جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ (8)

    (1)کافران اهل کتاب و مشرکان (از کفر و عصیان) منفک نبودند (و به راه درست هدایت نمی­یافتند) تا آنکه برهان و حجت حق بر آن­ها بیاید.

    (٢) رسولی از جانب خدا (چون محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) که کتب آسمانی پاک و منزه (از خطا و تحریف) را بر آن­ها تلاوت کند.

    (٣) که در آن کتب نامه­های حقیقت و راستی (و نگهبان سنّت عدل الهی) مسطور است.

    (۴) و اهل کتاب (در حق این رسول گرامی) راه تفرقه و خلاف نپیمودند مگر پس از آنکه آن­ها را حجت کامل (در کتب آسمانی برحقانیت رسول) آمد (و دانسته بر انکار او لجاج و عناد ورزیدند) .

    (۵) در صورتی که (در کتب آسمانی) امر نشده بودند مگر بر اینکه خدا را به اخلاص کامل در دین (اسلام) پرستش کنند و از غیر دین حق روی بگردانند و نماز به پا دارند و زکات (به فقیران) بدهند. این است دین درست.

    (۶) محقّقا آنان که از اهل کتاب کافر شدند (و عیسی و عزیر و رهبانان و احبار را به مقام ربوبیت خواندند) آن­ها با مشرکان همه در آتش دوزخند و در آن همیشه معذبند، آن ها به حقیقت بدترین خلقند.

    (٧) آنان که ایمان آوردند و نیکوکار شدند آنها به حقیقت بهترین اهل عالمند.

    (٨) پاداش آن­ها نزد خدایشان باغ­های بهشت عدن است که نهرها زیر درختانش جاری است و در آن بهشت ابد جاودان متنعّمند، خدا از آن­ها خشنود و آن­ها هم از خدا خشنودند. این بهشت مخصوص کسی است که از خدا ترسد (و به طاعت او پردازد)

     در این سوره خداوند می­فرماید که کافران اهل کتاب، یعنی افرادی که اهل کتاب بودند ولی کتابشان تحریف شده بود و در نتیجه کافر حساب می شدند و همینطور مشرکان هدایت نمی­تونستن بشن مگر این که حجت خداوند رو ببینند. یعنی رسولی از طرف خدا که صاحب کتاب پاک و درستی باشه و اون رو برای مردم تلاوت کنه و حقایقش رو به مردم انتقال بده. با این حال آن­ها با وجود فرستاده شدن پیامبر آخر با کتابی پاک و درست به مخالفت با هم پرداختن. در صورتی که در اون کتاب آسمانی گفته شده بود که اخلاص و درستی داشته باشند در دینشون و از غیر حق پیروی نکنند و  نماز بخوانند و به فقیران صدقه بدهند. ولی اهل کتابی که کافر و منحرف شدند همراه با مشرکان همیشه در عذاب جهنم باقی خواهند ماند و بدترین آدم­ها این­ها هستند. و اون­هایی که ایمان آوردند و نیکوکار شدند بهترین انسان­ها هستند و در بهشت خداوند باقی خواهند ماند و خدا از آنان و آنان از خدا راضی هستن.

    پس یعنی پیروان مذهب­های قبلی مثل یهودیان و مسیحیان انقدر دینشون دچار تحریف و تغییر شده بود منتظر حجت آخر خداوند یعنی پیامبر اکرم (ص) بودند تا دوباره به راه درست بیان، ولی با به دنیا آمدن و بعثت حضرت  محمد (ص)، با این که حقیقت رو می­دونستن به اون پشت کردن و جای آن­ها در جهنم خواهد بود همونطور که جای افرادی که قبول کردن و کار نیک انجام دادن در بهشت خداوند خواهد بود.

    این جا پس ما می­ فهمیم که دین­های قبل از اسلام دچار تحریف و تغییر شدن و خب مردم رو گمراه می­کردن. پس می­ فهمیم که اومدن پیامبر ما چقدر مهم بوده و ما خدا رو به خاطر این نعمت بزرگ که مایه­ ی هدایت همه­ی عالم بوده شکر می­کنیم. ضمنا علاوه بر این که پیامبر ما آخرین پیامبر خدا بودن خیلی زیاد هم خوش اخلاق و مهربون بودن و اصلا معروف بودن به خیلی از صفت­ های خوب، هم قبل از پیامبریشون و هم بعد از این که پیامبر شدن یعنی بعد از بعثتشون.

    یه چیز خیلی مهم درباره ­ی اسلام که آخرین دین خداوند برای هدایت انسان هاس اینه که ارتباط انسان­ها و مسلمونا بعد از فوت پیامبر اکرم (ص) با خداوند قطع نشد و همه­ ی زمان­ های بعد از پیامبر امامی دارند که علم کامل قرآن رو داره و می تونه به انسان­ها انتقال بده و مردم رو به دین درست هدایت کنه. در زمان ما هم امام زمان ما هست که علم قرآن رو دارن و مانند پیامبرمون بسیار مهربون هستند و آماده ی کمک به همه ­ی ما. چه خوبه که از این نعمتی که خدا به ما داده و ما رو به حال خودمون رها نکرده خوبه خوب استفاده کنیم. بیاین همین الان سالروز ولادت پدر بزرگ امام زمان عزیزمون رو تو دل­هامون به ایشون تبریک بگیم و بگیم که چقدر از بودنشون خوشحالیم و برای ظهورشون دعا می­کنیم.

    • شیوه اجرا – مواد لازم:
    1. بلند گو و سیله ی پخش کلیپ.
    • زمان: 5 دقیقه

    کلیپ اولین خورشید مکه

    http://film.tebyan.net/film/131013

    • اهداف:
    1. انتقال بعضی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اسلام و توجه دادن به این نکته که ایشان مربی و راهنمای ما هستند و با اعمال خود نیز به ما راه درست زندگی کردن و رفتار کردن را نشان می دهند. پس به این ویژگی ها دقت کنیم تا بتوانیم مانند آن رفتار کرده و از آن الگو برداری کنیم.
    • شیوه اجرا – مواد لازم:
    1. آشنایی با مهارت داستان گویی و جلب توجه بچه‌ها
    • زمان: 5 دقیقه:

    داستان خوش رویی و خوش اخلاقی

    سختی پس از مرگ

    مراسم تشییع جنازه ی (سعدبن معاذ یکی از یاران پیامبر اکرم (ص) بسیار باشکوه برگزار شد. در این مراسم حتی فرشتگان خدا، و ازجمله جبرئیل، هم شرکت کردند.

    حضرت محمد (ص) خودش برجنازه­ی سعد نماز خواند و پیکر او را در داخل قبر گذاشت. معلوم بود که سعد نزد خدا و رسول خدا از مقام و جایگاه والایی برخوردار است. با این همه ،پیامبر (ص) فرمود اکنون سعد در سختی است.)

    پس از پایان مراسم، یاران پیامبر از حضرت پرسیدند: ای رسول خدا! با این همه توجهی که به سعد کردی، پس چرا فرمودی که او دچار فشار قبر است؟

    پیامبر(ص) فرمود زیرا او با خانواده­اش قدری بد اخلاق بود.)

    بچه­ها همونطور که می­دونین پیامبر عزیز ما معروف بودن به اخلاق خوشی که داشتن با مردم و بچه­ها. حالا به نظر شما خوش اخلاقی چیه؟

    بله درست می­گین. منظور ازخوش اخلاقی، فقط لبخند زدن به روی مردم نیست، بلکه دایره خوش اخلاقی وسیع تر از این اینه.

    بعضی از کارهایی که جزو اخلاق نیک حساب می­شن این­ها هستن:

    *خوش قولی

    *راست گویی

    *گذشت

    *عیب پوشی و رازداری

    *رعایت ادب در گفتگو

    *احترام به سالخوردگان

    *مهربانی با کودکان

    *رعایت نوبت دیگران

    *امانت داری

    اگرخشن بودی

    کسی که بداخلاق باشه مردم ازاون دور می­شن و تنهاش می­گذارن. مردم از آدم بداخلاق بدشان می­آد و دور اون جمع نمی­شن. اگر تو تاریخ می­خونیم که یارای پیامبر (ص) اون قدر به حضرت علاقه داشتن و مثل پروانه دور ایشون می­چرخیدن، به خاطر اخلاق نیک پیامبر بود. اگر پیامبر خوش اخلاق نبودند، اون همه یار وفادار پیدا نمی­کردن و نمی­تونستن اسلام را به جهان معرفی کنن. یکی از مهم ترین دلایل موفقیت پیامبر، خوش اخلاقی ایشون بود. درآیه ی 159 سوره­ی آل عمران می خونیم:

    (به برکت رحمت خدا، تو در برابر مردم نرم شدی. اگرخشن و سنگ دل بودی، اون ها از دور تو پراکنده می­شدن.)

    شاد کردن دیگران هم یکی از راه­ های خوش اخلاقیه. حالا یعنی چی؟

    راه­ های شاد کردن دیگران

    برای شاد کردن دیگران، راه­ های زیادی وجود دارد مثلا:

    *شوخی کردن

    *هدیه دادن

    *امید بخشیدن و دلداری دادن

    *تشکر و قدردانی

    *برطرف ساختن مشکل آنان

    *عیادت و احوالپرسی از آنان

    *بیان حکایات جالب وخنده دار

    *تسلیت گفتن درعزا و غم

    *تشویق موفقیت ها

    *آشتی دادن و برطرف کردن کدورت ها و دشمنی ها

    آیا مرا می­شناسی؟

    روزی پیامبر )ص( گفت اگر مومنی مومن دیگری را شاد کند. خدا شادی را به صورت یک فرشته در می­آورد.

    آن فرشته هم پیوسته به عبادت خدا و بندگی و ستایش او می­پردازد. بعد از مرگ آن مومن، آن فرشته نزد او می­رود و می­گوید آیا مرا می­شناسی؟

    مومن می­ گوید تو کیستی؟

    فرشته می­گوید: (من همان شادی هستم که تو به فلانی دادی. اکنون من مونس و همدم تنهایی تو هستم تا در قیامت به نفع تو شهادت دهم، نزد خدا برایت وساطت کنم وجایگاه تو را دربهشت به تو نشان دهم.)

    *پیامبر (ص): هر کس مومنی را شاد کند، مرا شاد کرده وهر کس مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است.

    *پیامبر (ص): هر که اندوهی از اندوه­های دنیا را از برادر مومن خود بزداید، خدا هفتاد اندوه از اندوه های آخرت را از او بزداید.

    *امام کاظم (ع): کسی که مومنی را شاد کند، اول خدا را و دوم پیامبر را و سوم هم ما را شاد کرده است.

    *امام رضا(ع): هر که گره از کار مومنی بگشاید، خدا در روز قیامت، گره غم از دل او بگشاید.

    حتما کاری می کرد

    حضرت محمد (ص) اگر می­ دید یکی از یارانش غمگین است، کاری می­ کرد که او شاد بشود. پیامبر، معمولا در چنین وقت­ هایی با آن یار خود، شوخی می ­کرد.

    خانه ی شادی

    شاد کردن همه خوب است، اما شاد کردن کودکان بهتر و پاداشش هم بیشتر است. حضرت محمد (ص) فرمود:

    در بهشت خانه ای است که به آن خانه ­ی شادی می­گویند. فقط کسانی وارد این خانه می­ شوند که کودکان را شاد کرده باشند.)

    آن کار نیک چیست؟

    روزی خدا به حضرت داوود (ع) فرمود بنده ای از بندگان من کار نیکی را به درگاه من می ­آورد که به خاطر همان کار نیک، بهشتم را به او می ­بخشم. داوود پرسید ای پروردگار من! آن کار نیک چیست؟ خدا فرمود:

    (این که بنده­ ی مومن مرا شاد کند، گرچه با یک خرمای تازه باشد.)

    آزادی اسیر کافر

    روایت شده است: اسیران جنگ را که نزد پیامبر آوردند، حضرت دستور داد که یکی از آن­ها را آزاد کنند. آن اسیر کافر پرسید: (پدر و مادرم فدایت ای محمد! چه شد که از میان اسیران، تنها مرا آزاد کردی ؟) پیامبر فرمود:

    (زیرا جبرئیل از سوی خدا برایم خبر آورد که تو پنج ویژگی داری که خدا و پیامبرش آن را دوست دارند. این ویژگی ­ها عبارتند از: غیرت، سخاوت، اخلاق نیک، راست گویی و شجاعت.)

    اسیر کافر، با شنیدن این جواب، اسلام آورد و جزو بهترین مسلمانان شد. او بعدها همراه پیامبر به جنگ رفت و به شهادت رسید.

    • اهداف:
    1. بالا بردن سطح یادگیری و به خاطر سپاری در بچه ها.
    • زمان: 20 دقیقه

    فعالیت گروهی پانتومیم

    از بچه­ها بخواهید به نوبت بیایند و روایات زیر را به صورت انیمیشن برای بچه ­ها اجرا کنند تا آن­ها بتوانند محتوا را حدس بزنند. می­ توانید قسمت اول یا انتهای روایت یا نکته ­ای از آن را بگویید و بقیه را بچه ­ها به صورت پانتومیم اجرا کنند.

    *پیامبر (ص): برادرت را با روی گشاده ملاقات کن.

    *پیامبر (ص): مومن چهار نشانه دارد: روی گشاده، زبان خوش، دل مهربان و دست بخشنده .

    *پیامبر (ص): شما هرگز نمی­ توانید با اموال خود همه­ ی مردم را بهره مند سازید، پس با آنان با گشاده­ رویی و خوش ­رویی تمام برخورد کنید.

    *پیامبر (ص): خوش­ رویی کینه را از بین می ­برد.

    *پیامبر (ص): آن مومنی ایمانش کامل­ تر است که اخلاقش نیکوتر باشد.

    *پیامبر (ص): هرگاه خدا بنده­ ای را دوست بدارد، به او اخلاق نیک می­ دهد.

    *پیامبر (ص): اخلاق نیک، دوستی را استوار می­ سازد.

    *پیامبر(ص): شبیه­ ترین شما به من، خوش اخلاق­ ترین شماست.

    *پیامبر(ص): اسلام یعنی خوش اخلاقی.

    *امام صادق (ع): لبخند مومن به روی مومن حسنه (کار ثواب) است.

    *امام صادق (ع): اخلاق نیک، گناه را آب می­ کند و از بین می­ برد، همان­ گونه که خورشید یخ را آب می ­کند.

    • اهداف:
    1. آشنایی با پیامبران و علت ارسال رسل چه پیامبران دارای کتاب چه بقیه ی پیامبران.
    2. علت نیاز به تجدید شدن پیامبران.
    3. علت خاتمیت پیامبر و دین اسلام.
    • شیوه اجرا – مواد لازم:
    1.  پروژکتور و یا اسکرینی که پرزی برای بچه ها پخش شود و امکان جلو عقب بردن تصاویر وجود داشته باشد.
    • زمان: 20 دقیقه

    پرزی خاتمیت پیامبر اکرم (ص) و دین اسلام

    https://prezi.com/ghs890olv8sy/prophet-mohammad/

    3و4: خداوند آدم رو آفرید و اون ها رو به زمین فرستاد و به اون ها گفت که شیطان همیشه در کمین شماست تا شما رو گول بزنه و وسوسه بکنه ولی من هم همیشه در کنار شما هستم و شرایط رو برای هدایت شما فراهم می کنم. رسولان و پیامبران و راهنمایانی که براتون انتخاب می کنم همیشه راه درست رو در زمین به شما نشون خواهند داد و شما رو به سمت من هدایت خواهند کرد. پس نگران نباشین و پیروی از فرستادگان و راهنمایانتون رو فراموش نکنین. و این گونه زندگی بشر روی زمین آغاز شد.

    تصویر 5: پیامبران یک به یک آمدند و رفتند و خود حضرت آدم اولین اون ها بود. حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی از بزرگترین پیامبران و پیامبرانی بودند که صاحب دین بودند. بقیه ی پیامبران دین جدید نداشتند و فقط دین پیامبر قبلی رو ادامه می دادند. پس همه ی پیامبران علاوه بر حرف های مشترکی که درباره ی تذکر دادن مردم به پرستش خدای یکتا و اخلاق درست و خوب داشتن حرف های غیر مشترکی هم داشتن، البته اون هاییشون که دین جدید داشتن.

    تصویر 6: یکی دیگه از حرف هایی که پیامبران به مردم می زدند و در کتاب هایی که از اون ها باقی مونده ما می تونیم این حرف رو ببینیم، و اون چه حرفیه یا بهتره بگم چه خبریه؟

    خبر از اومدن آخرین فرستاده و پیامبر خدا که حتی نام اون هم در کتاب های اون ها اومده. حتی نشانه های ظاهری از پیامبر یا نشانه هایی که مقارن با ولادت ایشون بوده هم در کتاب های اون ها اومده و این نشون می ده که خداوند می خواسته همه ی پیروان ادیان قبلی بدونن که بعد از پیامبر اون ها هم پیامبر دیگر و پیامبر آخری هست که میاد و همه ی اون ها باید از اون پیامبر پیروی کنن و نه پیامبر قبلی که پیامبرشون بوده. با این خبر پیروان این ادیان در آینده و در زمان پیامبر آخر متوجه می شدن که دیگه دین خودشون قابل پیروی نیست و زمانش گذشته و وقت اون رسیده که پیرو پیامبر آخر بشن.

    تصویر 7: اصلا چرا پیامبر جدید یا دین جدید لازم بوده؟ نمی شد پیامبرای جدید همون دین قبلی رو ادامه بدن؟ مثلا دین حضرت نوح بدون هیچ تغییری تا همین الان ادامه پیدا می کرد و فقط پیامبرای قبلی همون دین رو به مردم انتقال می دادن؟

    نه نمی شد به 2 دلیل: 1- چون دین ها دچار تحریف می شدن، یعنی چی؟ یعنی این که اون حرف های و آموزش هایی که پیامبر اون زمان داده بود به مرور زمان دچار تغییر می شد و دیگه کم کم حرف های مردم عادی در اون ها نفوذ می کرد و دیگه حرف های خدا و پیامبر نبودند و در نتیجه به جای این که باعث هدایت انسان ها باشد مایه ی گمراهی آدم ها می شدند.

    تصویر 8 (با 3 حرکت): دلیل 2 هم این که مردم هم هم زمان دچار تحول و پیشرفت فکری می شدند و هم زمان با تحریف دین قبلی، دیگه اون دین تحریف شده به دردشون نمی خورد. پس با پیشرفت ذهنی انسان ها لازم بود دین جدیدتر با آموزه ها حرف های کامل تری براشون بیاد تا نیازهاشون رو جواب بده. و پیروی از اون دین ها مایه ی گمراهی انسان ها و دوری از خدا می شد.

    تصویر 9: سال ها بعد از حضرت عیسی (ع) که باز مردم بوسیله ی رسولان دیگه هدایت می شدن و همون دین و آئین حضرت عیسی رو ادامه می دادند، کار به جایی رسید که اون دین هم دچار انحراف و تحریف شد. کتاب آسمانی حضرت عیسی بوسیله ی مردم و حتی بعضی یارانشون دچار تغییرات زیادی شده بود و دیگه داشت باعث گمراهی مردم می شد. تا این که در روزی از روزها، پیروان حضرت موسی و عیسی که 2 پیامبر آخر بودند نشانه هایی که در کتاب هاشون از اومدن آخرین و خاتم پیامبران خبر داده بود رو دیدند. و البته که باز متاسفانه به دلیل خودخواهی یا تعصب بیجایی که به دینشون داشتن خیلی هاشون حاضر نشدن زیر بار پیامبر و دین جدید که اسلام بود برن و حتی به دشمنی با آخرین فرستاده ی خدا پرداختن.

    تصویر 11: بچه ها تا اینجای بحثمون علاوه بر این که بحث تاریخی بود قرآنی هم هست. در قرآن سوره هست به نام بینه که به معنای دلیل روشن و واضحه.

    اين سوره اشاره می کنه به رسالت جهانى پيغمبر اكرم (صلى‏ الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) که همراه بوده با یک سری دلائل و نشانه‏ هاى روشن. رسالتى كه همه ی گذشتگان انتظارش رو داشتند و خبرهایی ازش شنیده بودند.

    تصویر 12: اهل كتاب ( يهود و نصارى ) و مشركان عرب قبل از ظهور اسلام می گفتن ما دست از آئين خود بر نمى ‏داريم تا دليل روشنى و پيامبر مسلمى براى ما بياد. پيامبرى كه از طرف خدا باشه، و صحيفه‏ هاى یا تعالیم و آموزه های پاك و پاكيزه‏ و خوب و حقی رو برای ما بخونه و بیاره. ولى وقتی كه به سراغشون اومد گروهى به خاطر اين كه منافع مادي شون به خطر مى ‏افتاد به اون دین پشت كردن و با دین اسلام و پیامبر اسلام مخالفت و دشمنی کردند به جز گروه کوچکی که در ادامه ی اين سوره خداوند می فرماید در میان همه ی پیروان ادیان قبلی فقط اون گروهی كه ايمان میاره و عمل صالح انجام می ده بهترين مخلوقاتش هستن، و گروه هایی كه راه كفر و شرك و گناه رو پيش گرفتن بدترين مخلوقات هستند.

    پس طبق این سوره خداوند از پیامبر به “بینه” یا دلیل روشن و آشکار نام برده و گفته که این همان پیامبریه که بهتون خبر داده بودیم که حتی اومدنش و ولادتش هم با معجزه هایی روشنی همراه بوده.

    تصویر 13: حالا بچه ها یه سؤال، چرا پیامبر ما پیامبر آخر هستند؟ دین اسلام چه ویژگی هایی باید داشته باشه که دین کامل باشه که دیگه لازم نباشه پیامبر دیگری بیاد و دین کامل تری بیاره؟

    اولا که طبق آیه ی 40 سوره ی احزاب پیامبر ما خاتم النبیین هستند، یعنی ختم کننده و آخرین پیامبر. پس خداوند خودش فرموده که پیامبر ما آخرین پیامبر هست دیگه بعد از ایشون پیامبری برای هدایت مردم انتخاب نمی شه و نمیاد. البته که جهان از وجود امامان که وظیفه ی هدایت مردم رو بر عهده دارند و ارتباط مردم رو با خدا حفظ می کنن خالی نمی شه و لی پیامبری که بهش وحی بشه و کتاب آسمانی دیگری داشته باشه نخواهد اومد.

    تصویر 14: چرا؟ چون دین اسلام که کتاب آسمانیش هم قرآنه، همه ی خواسته های مردم و حتی جزئیات زندگیشون رو پوشش میده. معجزه ی دین ما کتاب آسمانی کاملمونه که علاوه بر معنای ظاهری آیات معنای باطنی هم دارن و با گذشت زمان و حتی نیازهای جدید، کسانی که علم دین دارند می تونن علوم جدید رو از آیات قرآنی بفهمن.

    تصویر 15: معجزه ی دیگه ای که باعث می شه دیگه احتیاج به کتاب جدید نباشه تحریف نشدن این کتاب آسمانیه. خداوند خودش قول داده که این کتاب دچار هیچ گونه تحریف و تغییری نخواهد شد و تا به حال هم بعد از این همه سال نشده. پس با وجود کتاب تحریف نشده، احکام و دستوراتی که کامل هستند و زندگی ما رو به طور کامل پوشش می دن و همینطور وجود نورانی امامانمون که عالم به این کتاب آسمانی و علوم دین و مهربان ترین فرد به پیروانشون هستن، دیگه احتیاجی به آوردن پیامبر و دین جدید نخواهد بود.

    تصویر 16: ما اگر بخوایم دنبال حقیقت و راه درست باشم به راحتی با کمک خواستن از کتابی که هیچ تغییری نکرده و روایات امامانمون و حتی امام حاضرمون می تونیم به حقیقت برسیم. در صورتی که یک فردی که پیرو دین مسیحیت و یهودیت به دلیل این که چیز زیادی از حقیقت دینش باقی نمونده نمی تونه جواب خیلی از سؤالاتش رو بگیره ولی شاید به سختی از کتاب های خیلی قدیمی ترشون بتونه به ظهور پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) برسه و از این طریق هدایت بشه و جواب سؤالاتش رو پیدا کنه.

    خدا رو شکر می کنیم که ارتباط ما با پیامبر عزیزمون از طریق نوه ی ایشون یعنی امام زمان (عج) برقراره و قطع نشده و ما با کمک ایشون می تونیم به جواب سؤالاتمون برسیم و یه مسلمون و شیعه ی واقعی باشیم.

    • اهداف:
    1. اهمیت نشان دادن خوشحالی و قدردانی از گرفتن هدیه.
    • مواد لازم – شیوه اجرا:
    1. فرش یا صندلی برای نشستن
    2. وسایل بافتنی
    3. یک بلوز یا پیراهن کادو شده به عنوان هدیه
    4. بازیگران : سه نفر خانم بزرگسال برای نقش های مادر، مادربزرگ و خاله، یک کودک (دختر یا پسر)
    • زمان: 20 دقیقه

    نمایش هدیه­ پذیر مهربان

    صحنه  : خانه

    راوی : حسین 7 سال داره و در کلاس دوم درس می­ خونه. اون امروز خیلی خوشحاله چون هم مادربزرگ در خونه ­ی اون­ها مهمونه و هم قراره که خاله جون بیاد و به اون­ها سری بزنه .

    (مادربزرگ مشغول بافتن بافتنی است و حسین هم مشغول بازی با ماشینش است، در می­ زنند، حسین می­ رود و در را باز می­ کند، خاله­ ی حسین آمده ­است)

    حسین : سلام خاله جون، دلم براتون تنگ شده بود !

    خاله (حسین را بغل می­کند) : سلام حسین جون، منم خیلی دلم برات تنگ شده بود، چند وقته پیش ما نیومده بودی­ها !

    مادر (به اتاق می ­آید): سلام خواهر، خوش اومدی! بفرما بنشین، ببخشید من دارم غذا درست می­ کنم، زود میام پیشت. (و به آشپزخانه بر می­ گردد)

    خاله (رو به مادربزرگ) : سلام مادرجون، خوبین ان شالله ؟ (روی مادربزرگ را می ­بوسد، بعد در کیفش را باز می کند)، راستی حسین جون، ببین برات چی آوردم! یک هدیه ­ی خوب برای یک پسر خوب! (بعد یک بسته­ی کادو شده را به حسین می ­دهد)

    حسین (با خوشحالی) : وای این مال منه خاله جون؟ چه خوب! (با عجله کادو را باز می­ کند، داخل بسته یک پیراهن است، لبخند از لب های حسین محو می­ شود)

    خاله (با ناراحتی) چی شد حسین جون؟ خوشحال نشدی؟ من خیلی گشتم تا این پیراهن رو برات پیدا کردم، ببین کاملا هم اندازه ات هست!

    حسین (با بی اعتنایی پیراهن را برانداز می­ کند) : ممنون خاله جون، ولی من از رنگش زیاد خوشم نیومد، نمی ­شد یک رنگ دیگه ­اش رو بخرین؟

    خاله (کمی ناراحت می ­شود) : باشه اشکالی نداره، من می ­تونم رنگش رو برات عوض کنم (پیراهن را از علی می گیرد و در کیفش می­ گذارد) بهتره برم یک سری به آشپزخانه بزنم، ببینم مامانت کمک لازم نداره (از اتاق خارج می شود).

    مادربزرگ (کمی به طرف خاله که رفته و کمی به حسین نگاه می کند و به نشانه ی تاسف سری تکان می دهد): حسین جون، اصلا کارخوبی نکردی!

    حسین (با کمی تعجب) : مگه چه کار کردم مادربزرگ؟

    مادربزرگ: خاله ­ات برای خوشحال کردن تو، برات هدیه خریده بود، ولی تو با حرفات ناراحتش کردی .

    حسین: آخه مادربزرگ، من اون رنگ پیراهن رو دوست نداشتم!

    مادربزرگ (بافتنی را کنارمی­ گذارد و رو به علی می­ کند) : ببین پسرم، هدیه گرفتن هم یک آدابی داره، کسی که برای شما هدیه میاره، شما رو دوست داره و قصدش خوشحال کردن شماست، بنابراین حتی اگر شما از اون هدیه خیلی خوشت نیاد، شما هم باید با خوش رویی هدیه رو بگیری و تشکر کنی و به این طریق شما هم اون رو خوشحال کردی. اصلا برای این که بهتر متوجه منظورم بشی، بذار یه داستان از زندگی پیامبرمون حضرت محمد (ص) برات تعریف کنم.

    حسین: آخ جون قصه ! باشه مادربزرگ جون، بگو !

    مادربزرگ: پیامبر ما حضرت محمد (ص) عادت داشتند وقتی کسی هدیه­ای براشون میاورد، هرچقدر کوچک و کم ارزش، با خوشرویی اون رو قبول می­کردند و ازش تشکر می­کردند، ضمنا اگر احیانا اون هدیه خوراکی بود، اون رو با دوستان و اطرافیانشون تقسیم می­کردند. یک روز که پیامبر (ص) در جمع یارانشون نشسته بودند، یک مرد عرب برای پیامبر یک ظرف انگور هدیه آورد. پیامبر خیلی از اون مرد تشکر کردند و با بسم الله شروع به خوردن کردند. ولی این بار برخلاف همیشه، به کسی از اطرافیانشون تعارف نکردند. یارانشون خیلی تعجب کرده بودند. همین طور انگورها خودشون به تنهایی با لبخندی بر لب می­خوردند و در آخر از مرد عرب برای آوردن این هدیه خیلی تشکر کردند. مرد عرب که پیامبرمون رو خیلی دوست داشت و احساس می­کرد که پیامبر از انگورها خیلی خوشش اومده، با دلی پر از شادی از اونجا رفت. بعد از رفتن اون، یکی از یارانشون سوال کرد: یا رسول الله، شما که همیشه ما رو در خوراکی­هایی که براتون می­ا­وردند، شریک می­کردید، چه شد که این بار همه رو به تنهایی خوردید و به کسی تعارف نکردید؟ پیامبر در جواب اون شخص لبخندی زدند و فرمودند: انگورهایی که این مرد عرب آورده بود، بسیار تلخ بود ولی خودش این رو نمی­دونست و خیلی دلش می­خواست که مرا خوشحال کند. من ترسیدم که اگر شما از اون انگورها بخورید، تلخ بودن اون­ها رو به زبان بیاورید و اون مرد عرب غصه­دار بشود. بنابراین تمام اون انگورها رو خودم با لبخند خوردم تا اون مرد از هدیه ای که به من داده خوشحال باشه و با دلی شاد از اینجا بره. (مادربزرگ اینجا مکث می­کند).

    حسین (کمی فکر می­ کند) : عجیبه مادربزرگ! یعنی پیامبرمون حاضر شدند تموم اون انگورهای تلخ رو بخورند تا اون کسی که بهشون هدیه داده، ناراحت نشه؟!

    مادربزرگ (با لبخند) : بله عزیزم، این روش و سنت پیامبرمون در رفتار با کسی بود که براشون هدیه می­اورد  یعنی حتی اگر اون هدیه، چیز خوب و مناسبی نبود، حداقل در حضور اون شخص وانمود می­کردند که خوشحال شده ­اند تا هدیه دهنده هم خوشحال بشه. تو هم باید همین کار رو می­ کردی؛ یعنی وقتی خاله­ات اون هدیه رو بهت می­داد، با خوشرویی و شادی اون هدیه رو ازش می­گرفتی تا تو هم اونو خوشحال کرده باشی. تو دل خاله ات رو که تو رو خیلی دوست داره شکستی؛ در حالی که رنگ پیراهن رو بعدا هم می­ تونستی با کمک مادرت و رفتن به مغازه، عوض کنی یا حتی به کس دیگه این که این طرح و رنگ رو دوست داره هدیه بدی و خوشحالش کنی.

    حسین (ناراحت می ­شود و به فکر فرو می ­رود): شما درست می­گین مادربزرگ، حالا که فکر می­کنم می ­بینم که رفتارم درست نبوده. حالا باید چه کار کنم؟

    مادربزرگ (با مهربانی به سر حسین دست می­کشد) : حالا اشکالی نداره، می­تونی بری پیش خاله­ات و ازش عذرخواهی کنی و بگی که چقدر دوستش داری و بابت هدیه­ اش تشکر کنی. ولی سعی کن از دفعه­ ی بعد مواظب رفتارت باشی.

    حسین (با خوشحالی) : چشم مادربزرگ! قول می­دم. ازتون ممنونم. الان می­رم پیش خاله جون!

    (و با خوشحالی از صحنه خارج می­ شود)

    • اهداف:
    1. آشنایی با فرهنگ شعر سرایی و ادبیات فارسی.
    2. آشنایی با پیامبر اکرم (ص).
    • زمان: 15-10 دقیقه

    شعر

    امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت

    در  شـــــام  ولادت دو  قــطب عالم / تبریک به  صــاحب الزمان (عج) باید گفت

    میلاد پیامبر رحمت (ص)

    نور آسمان آمده زمین

    خشم و کینه را برده آن امین

     

    شهر مکه شد پاک و با صفا

    چون که آمده رحمت خدا

     

    بوده آن نبی پاک پاک پاک

    مثل یک گلی در میان خاک

     

    بوده در دلش عشق ایزدی

    بوده یاورش مرتضی علی

     

    دین او همان دین رحمت است

    دین کامل و دین آخر است

     

    آیه اش قرآن  دین او اسلام

    بر محمد و   آل او سلام

     

    شاعر: صادق چوبین

    خوش اخلاقی

    شاخه ایست یک لبخند

    شاخ و برگ خوشبویی

     

    بوی دوستی ها را

    می برد به هر سویی

     

    شاخه گل لبخند

    شاخه گل زیباست

     

    شاخه نیست، یک باغ است

    باغ مهربانی هاست

     

    روی چهره ات بنشان

    باغ مهربانی را

     

    هدیه کن گل از این باغ

    بر تمام انسان ها

    مصطفی رحماندوست

    • اهداف:
    1. بالا بردن سطح یادگیری و به خاطر­سپاری به وسیله ­ی ادامه ­ی کار مرتبط با برنامه در منزل.

    کار در منزل خوش اخلاقی

    از جدول انتهای فایل به تعداد شرکت کنندگان پرینت گرفته در اختیارشان قرار دهید و از آنها بخواهید طی 2 هفته­ ی آینده اخلاق خود را زیر نظر بگیرند و سعی کنند اخلاقشان را بهتر و بهتر کنند و در جدول زیر برای هر روز علامت بزنند که چه مشخصه­ ی اخلاقی را انجام داده ­اند. از آنها بخواهید تا مطالب یاد گرفته در برنامه­ ی امروز را برای خانواده ­های خود بازگو کنند.

    • اهداف:
    1. نتیجه گیری بحث و انتقال دوباره‌ی مفهوم کلی مبحث.
    2. تذکر به وجود مقدس صاحب الزمان (عج) به عنوان معلم و امام زمان ما.
    3. پیوند قلبی با حضرت صاحب العصر و الزمان علیه السلام و دعا برای ایشان.
    • مواد لازم – شیوه اجرا:
    1. اجرای این قسمت در فضای سکوت و توجه و توسل.
    2. آغاز دعا، پس از توجه دادن بچه­ ها به اهمیت دعا برای فرج صاحب الزمان عج.
    3. سعی شود که متن عربی و ترجمه آن به زبان محلّی هم زمان با تلاوت، نمایش داده شود.
    • زمان: 5 دقیقه:

    پایان/ نتیجه گیری و دعای فرج:

    بچه­ها امیدوارم از مراسم امروز راضی باشین و کلی هم چیز یاد گرفته باشین. ما که خیلی بهمون خوش گذشت و لذت بردیم مخصوصا که این روز خیلی روز عزیزی بود و مایه­ی خوشحالی ما بود. خب بچه­ها کیا می­تونن خیلی سریع بگن چه چیزایی امروز درباره­ی پیامبر عزیزمون یاد گرفتیم؟

    بله درسته. فکر می­کنم که ما از قبل هم می­دونستیم که پیامبر ما چقدر خوش اخلاق و مهربون بودن ولی بازم فکر می­کنم که الان بیشتر از قبل اینو بدونیم و بتونیم حتی داستان هایی از ایشون برای دوستان دیگرمون یا پدر مادرمون تعریف بکنیم، درست می­گم؟

    دیگه این که ما فهمیدیم که چرا دین ما دین آخر هست و پیامبر ما خاتم المرسلین یا خاتم النبیین هستند، یعنی ختم کننده و پایان دهنده پیامبران. حالا کی یادشه چه نکته­هایی گفتیم؟

    بله گفتیم چون دین­های قبلی تحریف شده بودن و دیگه تعالیم و کتابشون خدایی نبود و انسان­ها توش دست برده بودن. یعنی دیگه مایه­ی هدایت انسان­ها نبودن. و این که انسان­ها دیگه آمادگی داشتن که با دین کامل روبرو بشن و نیاز به تعالیم و کتابی داشتن که شامل همه­ی حقایق و نکاتی باشه که ما بتونیم توی زندگیمون ازشون استفاده کنیم و به خدا نزدیک بشیم و سعادتمند بشیم. پس خداوند بهترین مخلوق و انسان رو به عنوان پیامبر آخر انتخاب کرد و کتابی به او داد که هیچ وقت دچار تحریف و تغییر نشه و دیگه احتیاجی به فرستادن پیامبر دیگری نباشه. این نکته هم مهمه که خداوند فکر اینجا رو هم کرده بود که پیروان پیامبران قبلی باید از اومدن پیامبر آخر اطلاع داشته باشن تا بفهمن اون حقه و به اون ایمان بیارن. برای همین همه­ی پیامبران گذشته به اومدن حضرت محمد (ص) به عنوان آخرین پیامبر بشارت و خبر داده بودن.

    یه چیز دیگه هم که مایه ­ی خوشحالی ما مسلمونای واقعیه اینه که بعد از وفات پیامبر ما یعنی حضرت محمد (ص)، ما به حال خودمون رها نشدیم تا دوباره دینمون دچار تغییرات خیلی زیادی بشه. خداوند درسته که پیامبر دیگری نفرستاد، چون لازم نبود و همه­ ی تعالیم در قرآن آمده بود ولی راهنمایانی برای این کتاب قرار داد به نام امامان که علم کامل به قرآن دارند و معصوم هستن و ما با پیروی از اون­ها انگار که از رسول خدا پیروی کردیم و دچار تحریف و گمراهی نشدیم.

    امام زمان ما مانند یک طنابی هستند که باعث ارتباط ما با خداوند هستند. خوبه که اگه دوست داریم به خدا نزدیک بشیم دنبال چیزای دیگه نریم و برای نزدیک شدن به خدا و مسلمون واقعی بودن از امام زمانمون کمک بگیریم.

    بیایید همه باهم رو به قبله بیاستیم و دست هامون رو ببریم بالا و برای ظهور امام عزیزمون دعا کنیم تا هر چه زودتر بیان و همه­ی مردم دنیا بفهمین که حق با پیامبر ما و فرزندانشون بوده و راه نجات همه این بزرگواران هستن.

    • خواندن دعای فرج رو به قبله و ایستاده به احترام ایشان